میمند باستان

میمند باستان

عکس میمند .میمند.فیلم میمند .میمند دریک نگاه .اداب ورسوم میمندیان .مکان های میمند .تاریخ میمند .قدمت میمند .اقتصاد میمند .اماکن عمومی میمند .کوههاورودخانه هاوابها .تصویر میمند.روستای صخره ای میمند .میمندیان .اثار دفاعی میمند
میمند باستان

میمند باستان

عکس میمند .میمند.فیلم میمند .میمند دریک نگاه .اداب ورسوم میمندیان .مکان های میمند .تاریخ میمند .قدمت میمند .اقتصاد میمند .اماکن عمومی میمند .کوههاورودخانه هاوابها .تصویر میمند.روستای صخره ای میمند .میمندیان .اثار دفاعی میمند

میمند در گذر تاریخ

میمند در گذر تاریخ/ رشادتهای سپاهیان میمند

«بطوریکه از سالخوردگان شنیده شده ، مراد نامی از فارس باقبیله خود به شهربابک می آید. چون منطقه میمند را مکانی مناسب می بیند در آنجا سکنا می گزیند . وی پسری داشته بنام کربلایی ابراهیم که او را نیز 3 پسر بوده به نامهای کربلایی علی ـ زین الدین ـ عبدالله ( یا به زبان خود میمندیها عبدل ) که از هر سه نفر آنها سه فامیل نسبتا بزرگ و پر جمعیت در شهرستان بجای مانده است . از کربلایی علی فامیل ( حاج محمود ) که از اولاد محمود پسر کربلایی علی و از زین الدین فامیل ( زین الدینی ) و از عبدالله فامیل ( عبدلی ) که اغلب در روستای مسینان شهربابک ساکن هستند . از همه پسران کربلایی ابراهیم با قدرت تر همان کربلایی علی بوده که ضمن اینکه اندوخته و ثروت زیادی داشته کلانتری میمند را نیز عهده دار بوده است و در اواخر سلطنت صفویه و هنگام هجوم افاغنه به ایران و در زمان حکومت میرزا محمد علی بزرگ در شهربابک می زیسته و پنج پسر به ترتیب سن به اسامی: 1ـ محمود 2ـ محمد حسین 3ـ نورالدین ۴ـ عوض ۵ـ محمد داشته است . در زمان حکومت میرزا علی بزرگ ، محمود پسر بزرگ کربلایی علی میمندی چند مشک ماست را از طرف پدرش که کد خدای میمند بوده برای دارالحکومه هدیه می آورد . هنگامی که هدیه را می دهد اظهار میدارد که ماستهای ما را خالی کنید و مشکهای ما را پس بدهید اما دارالحکومه می گویند که ما مشک خالی نداریم و اگر می خواهید ماست هدیه کنید بایستی با مشک هدیه کنید و ما نمی توانیم مشکها را پس بدهیم. این گفته دارالحکومه و بی اعتنایی آنها نسبت به درخواست محمود باعث خشم محمود میگردد و وی از عصبانیت ماستها را در سردر دارالحکومه خالی می کند و مشکها را با خود می برد. این  عمل محمود هم باعث خشم و کینه میرزا محمد علی می گردد. در نتیجه طرفین منتظر فرصتی بودند که عمل یکدیگر را تلافی کنند. این زمان مقارن بود با روی کار آمدن نادر شاه افشار در ایران . نادر شاه برای مبارزه و اخراج بیگانگان از ایران از تمام نقاط ایران منجمله شهربابک سرباز طلب نمود . تعداد سربازی که از شهربابک در خواست شده بود صد نفر بوده که دو نفر بارتبه نایبی بر این عده سمت فرماندهی داشتند . میرزا محمد علی کلیه کلانتران و کدخدایان قصبات و دهستانهای شهر را احضار کرده و فرمان فرمانده عالی کشور را به استحضار آنها می رساند و اجرای حکم و سرباز دادن را از هر یک به سهم خویش درخواست می نماید. و چون درصدد انتقام جویی از محمود بود ۵۰ نفر از 100 نفر سرباز را سهم نمایندهْ میمندی ها که همان محمود بود گذاشت و ۵۰ نفرباقی مانده را ازسایرقصبات و دهستانهای شهربابک طلب نمود . محمود چون می فهمد که این امر میرزا محمد علی از روی غرض است عصبانی میشود و میگوید عدالت را رعایت نمیکنید؟ و از میمند که یک روستاست ۵۰ نفر و از سایر نقاط نیز۵۰  نفر انتخاب کرده اید. یا بایستی هر100 نفر از میمند آن هم به انتخاب من باشند و یا به نسبت عادلانه تری انتخاب نیرو صورت گیرد. چون میرزا محمد علی از وجود محمود در شهربابک هراس داشته و همچنین نسبت به او کنیه داشته با خود می گوید که بهترین فرصت است تا از شر محمود رهایی یابیم (زیرا فکر میکرده محمود زنده بر نخواهد گشت) لذا با پیشنهاد محمود موافقت می نماید که هر صد نفر از میمند باشند و فرماندهی آنها هم به عهده خود محمود باشد . به این ترتیب محمود و برادرش محمدحسین با  100 نفر سپاهی و با درجهْ نایبی وارد سپاه نادر شدند. هنگامی که سپاه نادر قلعه کلات که مقر اشرار بود را محاصره می کند و محاصره آن چند وقت بطول می انجامد به سران لشکر خود خطاب میکند که آیا در بین شما کسی هست که قلعه را بگشاید و جایزه بگیرد . محمود میگوید من حاضرم به شرطی که انتخاب افراد با خودم باشد . نادر هم می پذیرد. از اینرو محمود 30 نفر از ورزیده ترین بستگان خود  را از بین 100 نفر همراهی خود انتخاب می کند . مسافتی به قلعه مانده لشکر نادر متوقف شده و محمود با همان 30 نفر نیرو به نزدیک قلعه میرود . دیده بان قلعه مشاهده میکند که عدهْ قلیلی نزدیک قلعه مستقر شده اند و بعضی از آنها به دوختن گیوه های خود مشغولند . لذا به رئیس یاغیان گزارش میدهد که لشکر عظیم نادرشاه از تسخیر قلعه عاجز مانده و رفته اند و هم اکنون چند نفر پینه دوز را فرستاده . فرمانده یاغیان گفت به مراقبت آنها بروید و با دقت عملیات آنها را زیر نظر بگیرید . دیده بانان رفته و برگشتند و گفتند کفش دوزی هم نمی دانند زیرا با درفش کفش را سوراخ می کنند آنگاه درفش را زمین گذاشته و سوزن را بجای آن فرو میکنند  و به این طریق کفشهای خود را می دوزند . رئیس یاغیها می گوید اینها گیوه دوز نیستند بلکه از عشایر هستند . پس از چند روز توقف و بررسی اطراف قلعه ، شب هنگام از سرکه هائیکه همراه داشتند بر دیوار قلعه که از خشت خام ساخته شده بود می ریزند تا خیس شود سپس میله های سر تیز آهن که قبلاً تهیه کرده بودند را بر دیوارها فرو برده و از این طریق نردبان ساخته و هر 30 نفر وارد قلعه میشوند . ساکنین قلعه چون مکان خود رامستحکم و عده دشمن را ضعیف و اندک حساب کرده بودند درهای قلعه را بسته و راحت وبدون واهمه أی خوابیده بودند. محمود هم به اتفاق همراهان دربهای قلعه را گشوده و با هیاهو و فریادهای متوالی که میمندیها آنرا ( قیه ) می نامند و زدن سنگ و چوب به در ودیوار قلعه رعب و وحشت در دل ساکنان قلعه ایجاد می کنند.  یاغیان مضطربانه همین که دربهای قلعه را باز دیدند بدون هیچ مقاومتی پا به فرار نهادند و اموالی که سالیان دراز چپاول کرده و در آن قلعه جمع آوری کرده بودند جا گذاشته  و متواری میشوند. همراهان محمود غنائم را جمع آوری و ضبط می کنند و خود محمود دخل و تصرفی در اموال نمی نماید . سپس بقیهْ سپاه به دستور محمود وارد قلعه می شوند و قاصدی نزد نادر می فرستند . چون خبر فتح قلعهْ کلات به نادر می رسد محمود را به اصفهان احضار میکند و هنگام ورودش او را تشویق شایانی می نماید و او را به درجه سلطانی مفتخر و حکم فرمانروایی شهربابک را به نام وی صادر و به شهربابک اعزام می دارد.  در زمان حکومت او تعدی کردن به رعایا تقلیل می یابد و کد خدایان بیش از مالیات مقرر از مردم نمی گرفتند . محمود با رفتن به حج به حاج محمود مشهور شده و اعقاب او به طایفه حاج محمودی مشهور شدند . از جمله آثاری که بنام وی برجای مانده است می توان به قنات محمود آباد و مزرعه أی بنام سلطان آباد که از قنات برخواه مشروب می شود اشاره کرد. حاج محمود جهت رفع اختلاف و کسب پشتیبانی ، با دختر میرزا احمد بزرگ که از سالاریهای خراسانی بوده وصلت می کند و رشته خویشاوندی بر قرار میسازد . از حاج محمود شش پسر به نامهای ابوالحسن خان ـ حاج علیرضا ـ حاج علی ـ آقا موسی ـ آقا محمد جعفر و آقا باقر سلطان به جای مانده که پسر ارشد او ( ابوالحسن خان ) بعد از پدر اداره امور شهربابک را بدست گرفت وی به وسیله آقا محمد خان قاجار که از راه شهربابک به کرمان جهت سرکوب لطف علی خان زند سفر می کرده کور می شود.»


میمند در گذر تاریخ/ گوشه ای از وقایع تاریخی که در میمند اتفاق افتاده

روستای صخره ای میمند چون از نظر دفاعی  مانند قلعه أی مستحکم است و بخاطر موقعیت استراتژیکی که از آن برخوردار است، قبایل شکست خورده جنگهای کرمان غالباً به این نقطهْ استراتژیک پناه می آورند تا از دست دشمنان در امان باشند. اما با همهْ شرایطی که میمند از آن برخوردار است، از گزند قتل و غارت قبایل بزرگ و مختلف بی نصیب نمانده است. آنچه را که در زیر می خوانید مطالبیست چند از کتاب تاریخ کرمان نوشته دکتر باستانی پاریزی راجع به میمند از قول کتب تاریخی و جغرافیایی قدیمی تر:

  • از قول معجم البلدان

             ((پس از آنکه ابن عاص به حکومت فارس دست یافت مجاشع بن مسعود سلمی را در تعقیب یزد گرد به کرمان فرستاد .لشکر مجاشع در میمند دچار شکست شده و پس از آمدن کمک از جانب ابن عاص موفق  به فتح سیرجان شده است. در تاریخ حدود 130 هجری حکمرانی میمند را شخصی بنام عیسی از خانواده خدیع کرمانی داشته است. در سنه 741 هجری حکومت آل مظفر در کرمان مسلط شد. قبل از فتح حدات نرماشیر بم توسط امیر مبارز الدین مظفر ، میمند و حوالی آن در دست اعراب بود. همینکه امیر مبارز الدین حدات نرماشیر وبم را فتح نمود به سوی رفسنجان تاخت ، اعراب از بیم حمله مبارزالدین مظفر رفسنجان و انار را تخلیه نمودند و عیال و اموال خود را به کوهستان راویز و میمند که میانه شهربابک و رفسنجان است بردند . امیر مبارزالدین میمند و راویز را از ید قدرت اعراب بیرون آورده و همچنین بزرگ آنان را شخصی به نان حسن فولاد بود کشت . بقایای لشکریان حسن فولاد به سمت هرات فرار میکنند . امیر مبارزالدین دستور میدهد که تا زنان و کودکان را رها نمایند تا به سمت فارس که وطن اصلی آنهاست بر گردند. در دوره گورکانیان کرمان تحت حکومت ابوسعید بهادر بود تا اینکه ابوسعید مغلوب حسن بیگ از طایفهْ آق یو نو نلو گردید . ( 873  ـ ق ) و حسن بیگ ، زینل بیگ پسر خود را به حکمرانی کرمان فرستاد. زینل بیگ در سال 874 سلطان حسین میرزا را به طرف میمند گسیل داشت و به دار الحکومه معاونت کرد ( 258 ـ ق ) زمان حکومت گنجعلی خان دوره رفاه و امنیت کرمان بود . ولی بعدها در سال 1133 هجری قمری محمود افغان به کرمان می تازد و بر حسب دستور پادشاه وقت ( لطفعلی خان ) یکی از سرداران خود بنام محمد قلی بیگ قزوینی را با سپاهیانش به کرمان فرستاد . وی از کفهْ نمک بین فارس و کرمان عبور نمود و وارد خیر آباد نمک که اولِ دهات سیرجان و میمند است گردیده ، ولی از محمود شکست خورد. پس از اینکه محمود افغان ، اصفهان را تصرف کرد و حکومت صفویه متلاشی گردید . یکی از بازماندگان صفویه بنام سید احمد خان در کرمان قیام میکند و سکه بنام خود می زند و یاغی می گردد ( در سنه1113 ). ولی محمد خان والی کرمان به اتفاق میرزا امیر بیگ طاهری و خواجه حکیم بیگ دوست آبادی و سرکردگان براکوه و سیرجان و شهربابک و سالارعسکر ملوک القطاع و اسماعیل بیگ و میرزا ابوالحسن نمی و خالد انقلی بیگ کرمانی و سایر سرکردگان مراجعه نموده و در شمال میمند با سید احمد خان صف به مصاف آراستند. در زمان نادر شاه افشار تمام سربازان منطقه شهربابک تحت فرماندهی یکنفر از اهالی میمند بنام محمود قرار میگیرد . که به علت تدبیر و لیاقتی که در گشودن یکی از قلعه های کوهستانی بخرج داده بود حکومت شهربابک به وی تفویض گردید و این حکومت تا دوره قاجاریه نیز ادامه داشت .))      



میمند در گذر تاریخ(از قول معجم البلدان)

پس از آنکه ابن عاص به حکومت فارس دست یافت مجاشع بن مسعود سلمی در تعقیب یزدگرد به کرمان فرستاد. لشگر مجاشع در میمند دچار شکست شده و پس از آمدن کمک از جانب ابن عاص موفق به فتح سیرجان شده است. در تاریخ حدود ۱۲۰ هجری حکمرانی میمند را شخصی به نام عیسی از خانواده خدیع کرمانی داشته است. در سال ۷۴۱ هجری حکومت آل مظفر در کرمان مسلط شد. قبل از فتح حدات نرماشیر بم توسط امیر مبارزالدین مظفر، میمند و حوالی آن در دست اعراب بود. همین که امیر مبارزالدین حدات نرماشیر و بم را فتح نمود و به سوی رفسنجان تاخت، اعراب از بیم حمله امیر مبارزالدین مظفر، رفسنجان و انار را تخلیه نمودند و عیال و اموال خود را به کوهستان راویز و میمند که میان شهربابک و رفسنجان است بردند. امیر مبارزالدین میمند و راویز را از ید قدرت اعراب بیرون آورده و همچنین بزرگ آنان را شخصی به نام حسن فولاد بود کشت. بقایای لشکر حسن فولاد به سمت هرات فرار می کنند. امیر مبارزالدین دستور می دهد که تا زنان و کودکان را رها نمایند تا به سمت فارس که وطن اصلی آنهاست برگردند. در دوره گورکانیان کرمان تحت حکومت ابوسعید بهدر بود تا اینکه ابوسعید مغلوب حسن بیک از طایفه آق قویونلو گردید(۸۷۲ هجری قمری). حسن بیگ، زینل بیگ پسر خود را به حکمرانی کرمان فرستاد. زینل بیگ در سال ۸۷۴ سلطان حسین میرزا را به طرف میمند گسیل داشت و به دارالحکومه معاونت کرد. زمان حکومت گنجعلی خان دوره رفاه و امنیت کرمان بود. ولی بعدها در سال ۱۱۳۳ هجری قمری محمود افغان به کرمان چیره شد. بر حسب دستور پادشاه وقت(لطفعلی خان) یکی از سرداران خود به نام محمد قلی بیگ قزوینی را با سپاهیانش به کرمان فرستاد. وی از کفه نمک بین فارس و کرمان عبور نمود ولی از محمود شکست خورد. پس از اینکه محمود افغان، اصفهان را تصرف کرد و حکومت صفویه متلاشی گردید. یکی از بازماندگان صفویه به نام سید احمد خان در کرمان قیام می کند و سکه به نام خود می زند و یاغی می گردد(در سنه ۱۱۱۲)، ولی محمد خان والی کرمان به اتفاق میرزا امیر بیگ طاهری و خواجه حکیم بیگ دوست آبادی و سرکردگان ابرکوه و سیرجان و شهربابک و سالار عسکر ملوک القطاع و اسماعیل بیگ میرزا ابوالحسن و خالد قلی بیگ کرمانی و سایر سرکردگان مراجعه نموده و در شمال میمند با سید احمد خان صف به مصاف آراستند. در زمان نادر شاه افشار تمام سربازان منطقه شهربابک تحت فرماندهی یک نفر از اهالی میمند به نام محمود قرار می گیرد. که به علت تدبر و لیاقتی که در گشودن یکی از قلعه های کوهستانی به خرج داده بود حکومت شهربابک به وی تفویض گردید و این حکومت تا دوره قاجاریه نیز ادامه داشت. از حاج محمود شش پسر به نامهای ابوالحسن خان، حاج علیرضا، حاج علی، آقا موسی، آقا محمد جعفر و آقا باقر سلطان به جای مانده که پسر ارشد او ابوالحسن خان بعد از پدر اداره امور شهربابک را به عهده گرفت. وی به وسیله آغا محمد خان قاجار که از راه شهربابک به کرمان جهت سرکوب لطفعلی خان زند سفر می کرده کور می شود. حکومت شهربابک پس از حاج محمود به صورت موروثی به دست فرزندان او بوده است.

ویژگیها و خصوصیات میمندی ها

ویژگیها و خصوصیات میمندی ها

آقای حسین شمسی میمندی در سال ۱۳۲۸ می نویسد:"دروغ گفتن عیب بزرگ و نابخشودنی است. مهر و وفا و درستی و پاکدامنی از مختصات اخلاقی مردم این دیار است. عموماً مردمی قانع و بردبارند. زیر بار زور نمی روند و تملق نمی گویند و مهمتر احترام گذاشتن کوچکترها به بزرگتران است. صرفه جویی و قناعت یکی دیگر از ویژگیهای میمندیهاست."  شادروان دکتر حسین دادالهی در کتاب حاصل عمر خود در مورد میمندی ها می نویسد: "میمندیها دارای پوست سفید و چشمان آبی و شبیه مردم یونان می باشند!". اسراف و دور ریزی در نسل جوان میمندی هم معمول نبوده و می توان گفت خصلت مهم مردم میمند قناعت است. زیرا به هر آنچه دارند اکتفا می کنند. تعادل، رعایت حد اکتفا و منصف بودن از دیگر ویژگیهای مردم این دیار است. میمندی از افراط و تفریط و ریخت و پاش بی مورد گریزان است. از آنجا که نظام ارباب رعیتی در میمند وجود نداشته فاصله طبقاتی هم در بین آنها وجود ندارد. در مردم میمند خصلتهای عشایری نیز دیده می شود. از جمله: روحیه سلحشوری، انتقام جویی، علاقه به تفنگ و شکار. میمندی همیشه آماده خدمت و تفنگش پر بوده و هیچ زمانی زیر سلطه گروه خاصی قرار نداشته است. ایمان و اعتقاد به خدا و وطن دوستی در میان میمندی ها فراوان است. در کودکی به فرزند یاد می دهند که باید نسبت به مسایل دین معتقد و پایبند باشد. مثلاً زمانی که کودکی روزه بگیرد به خاطر اولین روزه به او " سر روزه ای" می دهند که این معمولاً یک بره یا کهره و یا درخت گردو و یا بادام می باشد. کودک یاد می گیرد که در صورت رفتار نامناسب از سوی خانواده مورد بی مهری قرار گرفته و طرد می شود. حفظ آبرو و رازداری از نکات مهمی است که همواره مد نظر است. از همه مهمتر سختکوشی و مقاومت در برابر مشکلات و سختی هاست که با آموزش های غیر مستقیم به کودک یاد داده می شود چون معتقدند بچه نبایستی به حال خود بار بیاید. کودک میمندی چه دختر و چه پسر سخت کوشی و تلاش را همراه علم آموزی یاد گرفته زیرا علم و دانش همراه با تلاش است که موجب موفقیت انسان است.

برگرفته از: "میمند شاهکار جاودان"ـ سرکار خانم کبری ابراهیمی

برجها و جنبهْ دفاعی میمند

قلعهْ معروف به "دژ" و دخمهْ میمند

به فاصلهْ حدود 3 کیلومتری جنوب روستای میمند و بر بالای تپه أی که رشتهْ آن از شمال شرقی به جنوب غربی کشیده شده است، آثار و بقایای یک دژ دفاعی باقی مانده است. رودخانهْ میمند در مسیر خود به طرف جنوب ، جبههْ شمالی و شرقی این دژ را تشکیل میدهد. در جبههْ شمالی دژ و در کنار رودخانه، تعدادی باغ و زمین پله کانی کشاورزی، همراه با چندین خانه به سبک خانه های جنگلی روستائیان  قرار گرفته اند. اهالی روستا به این منطقه "پیش رودخانه" میگویند.

حصار دژ با قطعات سنگ به صورت خشکه چین و با پلان بیضی شکل(به طبعیت از شکل تپه) به طول 22 متر و عرض 5/10 متر ساخته شده است. قطر دیواره سنگی 5/1 متر و ارتفاع موجود (باقی مانده دژ ) نیز حدود 5/1 متر است. در داخل حصار، بخشی از یک دیوار سنگی با ملات گل با دو جهت شرقی ــ غربی و پائین تر از کف فعلی به چشم میخورد که چگونگی وضعیت آن نیازمند کاوش در این محل است. سراسر جبههْ جنوبی، جنوب غربی و شرقی تا شمال شرقی قسمت پائین و شیب تپه را یکسری فضاهای کوچک با دیواره های سنگی کنار هم تشکیل میدهد. این دیواره ها نیز با سنگهای بزرگ به صورت خشکه چین و در اندازه های مختلف ساخته شده اند.


چهارشنبه هفدهم بهمن 1386

ارزش دفاعی میمند (برجها و جنبهْ دفاعی میمند)

مجموعهْ دهکده صخره ای میمند جنبهْ دفاعی قابل ملاحظه أی دارد. این دهکده در دامنهْ جنوبی ارتفاعات شیرکوه و در دره أی واقع شده که حفاظت و دفاع از آن را در مقابل مهاجمین آسانتر میکند. یقیناً جنبهْ دفاعی میمند و امر حفاظت از آن یکی از فاکتورهای اصلی مورد توجه ایجاد کنندگان اولیهْ میمند بوده است. در گذشته عواملی همچون دور افتادگی، صعب العبور بودن مسیر دسترسی به روستا، عوارض طبیعی و تپه های مشرف به میمند در امر حفاظت از روستا مدد رسان اهالی بوده است. به هنگام ورود به روستا از سمت جنوب ، مساکن و فضاهای صخره أی در شیب دو دره در سمت راست که مشرف به درهْ اصلی است و دره أی دیگر که در سمت چپ خودنمایی میکند، قرار گرفته اند و بر بالای این تپه های مشرف به روستا تعدادی برج مدور سنگی که بقایای آنها هنوز هم به چشم میخورد وجود دارند. این برجها محلی برای جلوگیری از ورود مهاجمینی بوده که به سرقت و غارت روستاها میپرداخته اند. بر بالای تپه های غربی مشرف به میمند هفت برج به فاصلهْ حدود 25 متر از یکدیگر قرار دارند که قطر داخلی آنها بین 2 تا 3 متر است . همچنین در قسمت شرقی میمند تعداد 4 برج سنگی بر روی تپهْ مشرف به روستا وجود دارد که در فاصلهْ حدود 50 الی 100 متری از یکدیگر قرار گرفته اند. تمام این برجها بوسیلهْ سنگ خشکه چین درست شده اند. عناصر یاد شده که جنبهْ دفاعی دارند به نظر میرسد متعلق به دوره های متاْخر که ثبات و نا امنی در جامعه وجود داشته و هر از چند گاهی ساکنین میمند را تهدید میکرده است، باشند .

گورستان های میمند

قبرستان قلیها بر روی تپه أی قرار گرفته که اهالی به آن " تل قلیها " میگویند . این قبرستان با وسعت تقریبی 40×60 متر در حدود یک کیلو متری جنوب میمند و در غرب رودخانه أی به همین نام بر روی پشته أی که از کف رودخانه حدود 50 متر ارتفاع دارد ، واقع شده است . قبرستان قلیها در حد فاصل دو آبادی "لِلُن "و " کهن مور " قرار گرفته است .

         صورت قبور با دو نوع سنگ پوشیده شده که یک نوع از آن مانند قبرستان پیشین با سنگهای تخت و بلند که از کوههای اطراف تهیه میشده و دیگری با سنگهای مرمرین سفید که اغلب سنگهای قبور از نوع اخیر است .

         کتیبه های سنگ قبور شامل عبارات و کلماتی چون " الله ، محمد ، علی " و ذکر مشخصات متوفی میشود .

         به استناد نوشته های روی سنگ قبور ، تدفین در قبرستان قلیها از زمان صفویه تا دورهْ اخیر صورت گرفته است .

         قدیمی ترین سنگ قبر خوانده شده مربوط به سال 1014 هـ . ق  است که در قسمت شمالی قبرستان قرار دارد . با توجه به این امر به نظر میرسد ، قدیمیترین قسمت قبرستان ضلع شمالی آن باشد .

         قبرهایی که در ضلع جنوبی قبرستان واقعند از نظر زمانی مربوط به دورهْ قاجار میباشند .

گورستانهای میمند/گورستان لا خورین

گورستان لا خورین در جنوب آبادی لا خورین ، در زمینی سنگلاخی و در دامنهْ تپه أی با وسعت تقریبی 40×70 متر واقع شده و با چند درخت « تایی » مشخص شده است. صورت قبور که همگی در جهت قبله اند همچون گورستان قدیمی روستا متشکل از تخته سنگهای سیاه رنگی است که از کوههای اطراف به محل آورده شده و مزین به نام " الله ، محمد ، علی " و سایر مشخصات متوفی و در بعضی موارد با نقش جانوری شبیه بز همراه است، میباشند. بر اساس بررسیهای انجام شده این قبرستان از نظر زمانی از دورهْ میانی صفویه تا اواسط دورهْ قاجاریه را شامل میشود. علاوه بر گورستانهای یاد شده، گورستانی نسبتاً جدید در غرب میمند واقع شده که امروزه نیز تدفین مردگان در آن صورت میگیرد. متاسفانه با عبور رشته قنات میمند از نزدیکی قبرستان یاد شده، استفاده و مصرف آب آشامیدنی، سلامت اهالی را به خطر انداخته است که در این مورد لازم است ادارهْ بهداشت و دیگر ادارات مسئول جهت تاْمین سلامت اهالی محل و بهداشتی کردن آب شرب مصرفی آنان اقدامی عاجل و شایسته مبذول دارند.گورستان قدیمی میمنددر ضلع جنوبی میمند ( حد فاصل میمند ـــ در کُنوئیه ) در پشت مدرسهْ راهنمایی (که فعلاً به دلیل نداشتن دانش آموز از آن به عنوان اردوگاه تربیتی استفاده میشود) قبرستان قدیمی بر دامنهْ تپه أی در قسمت شرقی رودخانهْ فصلی واقع شده با درختان توت و تایی که سالخوردگی و استواری قامتشان نظاره گر داستان محزون و غم انگیز انسان دیروزی در عالم فانی و خاکی است که امروزه جز توده أی خاک و سنگی بر گوری اثری از آن بر جای نمانده است، و همین سنگ قبور بجا مانده که مدارک مادی پژوهشگر محسوب میشوند گویا خود تاریخ مستندی از سرنوشت انسان در این چنبرهْ چرخ است.قبرها با اندکی انحراف در جهت قبله اند. صورت قبور با تخته سنگهای صاف و کم عرضی که بنا به گفتهْ اهالی محل از کوهی که از شمال شرقی تا غرب میمند امتداد دارد، تهیه و پوشانده شده است. این سنگها که از نوع سنگهای ورقی و سیاه رنگند علاوه بر اینکه روی قبور را به صورت افقی پوشانده اند، در طرفین قبور نیز به صورت عمودی  نصب شده اند .کتیبهْ روی سنگ قبرها ظاهراً توسط افراد بومی نقر شده که شاید  به علت کمی سواد آنان دارای غلط املایی نیز میباشند. گذشته از ذکر نام و تاریخ فوت و سایر مشخصات متوفی بر روی سنگها ، مطالبی دیگر شامل آیاتی از قران مجید، اغلب با مضمون " کل من علیها فان و یبقی وجهه ربک یا ذوالجلال والاکرام " و درود و سلام بر ائمهْ اطهار و معصومین و نیز اشعاری در رثای مردگان بخصوص در غم و هجران جوان و نوجوان از دست رفته کنده  شده است.به عنوان نمونه بر روی سنگی که بر بالای قبری نصب شده است و تاریخ آن 1030 هـ ـ ق میباشد چنین حک شده است :         کل من علیها فان و یبقا         وجه ربک یا ذوالجلال والاکرام         در تاریخ شهر سنهْ 1030 وفات یافت         فقیر حقیر نوجوان پانزده ساله مولانا شاه         محمود بن مولانا صدرالدین علی شجاع الدین         رفیق یزدان کسی باد               که کاتب را با الحمد کند یاد        ………………              که شاه محمود را به الحمدی کند یاد         افسوس که از صف جوانان رفتیم از آمدن جهان ………… رفتیم         سنگ پائین قبر که به صورت عمودی کار گذاشته شده شامل این عبارات منقور است .         اللهم صل علی نبی والوصی والبطول والبستین         والسجاج والباقر والصادق والکاظم والرضا والتقی         والنقی والعسکری والمهدی صاحب الزمان           صلوات الله و سلامه و ترکات الله بن ؟ عامه علی         نبینا و علیهم اجمعین طاهرین        المعصومین من آل طه ………به اعتقاد محققین میراث فرهنگی  قدمت این قبرستان به قبل از اسلام میرسد.

گورستان های میمند/ گورستان سر کله

         گورستان سر کله بر روی تپه أی به همین نام و کنار درخت بنه موسوم به " درخت نظر " قرار گرفته است . این قبرستان در فاصلهْ 10 کیلومتری شمال شرقی میمند واقع شده است . سنگ قبور این گورستان همچون دیگر گورستانهای میمند از کوههای اطراف تهیه و بر بر روی قبر به صورت عمودی کار گذاشته شده است . اغلب قبرها فاقد سنگ قبری هستند که  حاوی مشخصات متوفی باشد . این قبرها را با انباشتن قلوه سنگهایی به صورت برجسته نشان داده اند .

         بر اساس بررسی های انجام شده تدفین در این گورستان از سالهای 1242 هـ . ق تا سال 1385 هـ . ق صورت گرفته است .

         سنگهای قبر اغلب مزین به نام "الله ، محمد ، علی " که در برخی موارد به صورت مخفف "ا ــ م ــ ع" منقور شده ، میباشند و علاوه بر این سایر مشخصات متوفی نیز ذکر شده است .

آبادیهای میمند

آبادی‌ها، محل کوچ سوم در تابستان است. حدود ۳۵ پارچه آبادی (دهات) در میان دره‌های سرسبز، در کنار باغات و مزارع هریک از ۲ تا ۲۸ خانوار را در خود جای می‌دهند. از محصولات باغات می‌توان به گردو، بادام، سنجد، به، اَنار، کلکویی (زالزالک)، توت، هُرمو (گلابی)، انگور، شاتوت، هَلی‌سیا (آلوسیاه) و… اشاره کرد. برگ این درختان، به ویژه سنجد و گردو و گاه انگور و همچنین تایی(تاویق) و تلخه‌بید را، در پاییز برای مصرف دام باز می‌کنند. امروزه مزارع فعال نیز، به دلایلی، همچون کم آبی و حمله گرازها، بسیار کاهش یافته‌اند. اقامتگاه اهالی در اینجا، کَپَر و گُمبه است. راه گمبه از کپر است. دیواره آن سنگچین مدوری به ارتفاع حدود قد انسان است و پوشش مخروطی آن از تیر چوبی و سرشاخه و گاه خاک است. چنان‌که گمبه را به دلیل سختی بستر، نتوانند درون زمین پایین ببرند و یا قطر دایره آن زیاد باشد، از ستونی چوبی، به نام چِل‌مرد، که بارِ راس سقف مخروطی آن را تحمل می‌نماید بهره می‌برند. پوشش کامل‌تر گمبه، پناه بهتری برای روزهای بارانی و سرد اوایل پاییز پدید می‌آورد و نیز، جا‌یگاه مناسبی برای اسباب زندگی است. پرواربند یا کوزاردون یا کُت‌پرواری (کُت = سوراخ، حفره)، نیز کنار کپر است و آخور، ایندو را تا حدی، به شکل نیمه‌باز، از یکدیگر جدا می‌کند. پَزدان، پستو و یا پرواربندی است محفوظ‌تر، که در کنار گمبه ساخته می‌شود. مشکدان، همانند کپر کوچکی است که سازه و جریان هوا برای نگهداری مشک او ( مشک آب)، مشک اسپار (دوغ جوشانده یا مایه کشک بی آنکه در آفتاب خشکش کنند؛ که با ادویه می‌آمیزند و از خوراک‌های پایه میمندی‌هاست) و دوغدون ( مشک نگهداری دوغ و ماست) تأمین می‌کند. کَهنی سه معنا دارد، یکی فلاخن، که آن را می‌بافند، دیگری کپری کوچک و قابل جابه‌جایی که با سه تیرک چوبی که سرآنها دوفاق است و هرمی را شکل میدهند، ساخته می‌شود و نیز ساخت جایگاه ساده‌ای به‌روی درخت، با جای دادن چند تیرک چوبی افقی و تکه‌ای گلیم، برای استراحت و نگهبانی از محصولات یا پهن کردن و خشک کردن فرآورده‌ها.

فلسفه معماری صخره ای

در بیان فلسفه معماری صخره ای گفته اند که بر اساس معتقدات خاصی بوجود آمده است، در فرهنگ ملل قدیم کوه عنصری مقدس و مورد احترام بوده است و نقش مهمی در مراسم و آداب مذهبی داشته است. اکثریت مهمی از اقوام معتقد بوده اند که جایگاه خدایان بر فراز کوههای بلند و خوش منظر بوده است. گروهی از ملتها مراسم ستایش خدایان را در ستیغ کوهها و جاهای بلند انجام می دادند. مانند بابلیان که جایگاه اصلی مردوک را بالای کوه می دانسته اند. یونانیان باستان نیز کوه آلپ را محل اجتماع خدایان می دانسته اند. یکی از ادیان و عقاید کهن که در ازمنه باستان در نزد قبایل قدیم آرین به ظهور رسید و طی مرور ایام تکامل بسیار حاصل کرد آیین مهرپرستی یا پرستش میترا است. در اوستا از میترا مانند خدای مقتدر و قهار و جنگ آور نام برده شده که به اهورمزد یاری می رساند تا بر اهریمن پیروز گردد. به عقیده پیروان میترا، خدای مهر(خورشید) روزی به صورت آدمی در غار، از کوهی بصورت صخره صما ظهور خواهد کرد. چون ابتدای ظهور میترا در غاری در کوه بود از این رو از آن پس پیروان میترا معبدهایی برای خود درون حفره کوهها یا در دل دخمه ها بر پا می کنند و در آنجا به عبادت پرداخته و به میترا قیام می نمایند. این عقاید بر روی فلات ایران بیشتر از نواحی دیگر اشاعه داشت. بعضی از ادیان ایرانی چون مهرپرستی و زرتشتی ارتباط مستقیم را با تقدیس کوه آشکار می دارند. آیین مهرپرستی سالها پیش از  آیین زرتشتی پدید آمده و از فرهنگ اقوام آریایی محسوب می شود.

یکی از ارکان آیین مهرپرستی بر شکست ناپذیر بودن و جاودانگی پدیده ها استوار بوده است. مهرپرستان معتقد بوده اند که خورشید شکست ناپذیر و جاودانه است و همین مساله شکست ناپذیری و جاودانگی است که انسان را به سوی تقدیس کوهها می کشانده است. از اینجاست که مهرپرستان عقیده داشته اند که مهر از سنگ متولد شده زیرا شکست ناپذیر و جاودانه است و در هر حال مسئله جاودانگی در تمام فرهنگ میترا به چشم می خورد. از این جهت است که معماری صخره ای را می توان به مهرپرستان ایران نسبت داد زیرا معماری صخره ای نیز جاودان باقی می ماند.

دکتر غلامعلی همایون در بیان معماری صخره ای میمند می نویسد:((...مهرپرستان بدون شک در حوالی فارس و کرمان نیز مهرابه هایی داشته اند))، وی در بیان ارتباط معماری صخره ای میمند و آیین مهرپرستی می نویسد:((... معماران و حجاران میمندی که شاید آیین مهرپرستی داشته اند در کمال قدرت، معتقدات مربوط به آیین خود را در معماری یعنی مساکن خود پیاده نموده اند، می دانیم نیروی مبارزه و سرسختی یکی از اصول آیین مهرپرستی است.))، او معتقد است تمامی این افکار با ساختمان مجموعه خانه های میمند تطابق دارد و این مجموعه نشان می دهد که مردمی مبارز و سرسخت و ایمان گرا در ساختمانش دخالت داشته اند، معماران و حجاران میمندی معتقد بوده اند که طبیعت یعنی کوه و صخره شکست ناپذیرند و باید در شکم طبیعت زندگی کنند. انسان میمندی می خواسته است به وسیله کار پر زحمت و پر ارزش خود یعنی کندن کوه و صخره تسلط خود را بر طبیعت نشان دهد.

تعریف معماری صخره ای

تعریف معماری صخره ای

هرگاه در صخره ای حفره ای ایجاد نماییم و به تدریج حفره را وسعت دهیم تا فضاهای مورد احتیاج مثلاً خانه و یا آرامگاهی ایجاد شود آنرا معماری صخره ای می نامیم. به عبارتی معماری صخره ای محصول مبارزه انسان با صخره، جهت ایجاد فضای مناسب است. در معماری صخره ای از مصالح آزاد و معمولی، ساختمان به وجود نمی آید بلکه ساختمان از صخره طبیعی است. معماری صخره ای در درون صخره به وجود می آید و سنگ صخره ای کالبد آن است، زیرا مانند پوسته ای مستحکم اطراف این فضای درونی را گرفته است. بناهای معمولی به راحتی بر اثر عوامل طبیعی، انسان و گذشت زمان ویران می شوند در صورتیکه این عوامل در معماری صخره ای تهدید به شمار نمی آید، بلکه فقط زمین لرزه ای شدید می تواند تا حدودی به معماری صخره ای آسیب برساند. از صدها محل کنده شده در صخره ها که در خط زلزله قرار داشته اند فقط تعداد کمی ویران گردیده اند. همچنین ویران نشدن و جاوید ماندن معماری صخره ای در بازسازی تاریخ تمدن ملتها نقش بزرگی را ایفا کرده است و در حقیقت بشر از نظر تاریخی و فرهنگ خود به معماری صخره ای بیشتر از معماری معمولی مدیون است. تعداد کثیری از مساکن و آرامگاهها که هنوز در ایران پابرجا و استوار هستند مدیون معماری صخره ای می باشند. بنابراین معماری صخره ای به عنوان یک مجموعه تاریخی از نظر هنر معماری، باستان شناسی، تاریخ ادیان و روابط فرهنگی در خور اهمیت و شایان توجه است، همچنین معماری صخره ای از نظر دفاع در مقابل هجوم دشمنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

ویژگی‌های طبیعی میمند

ویژگی‌های طبیعی میمند
آب و هوای میمند از نوع معتدل کوهستانی است که از ویژگی‌های آن زمستان‌های سرد و تابستان‌های معتدل است و روستای‌ تاریخی میمند در مرز مشترک دشت و کوهستان قرار دارد و این دشت در فاصلة شهربابک و میمند قرار داشته و درگذشته پوشیده از درختان‌ پسته و بادام‌وحشی بوده که در حال حاضر محدود به دشت‌های اطراف روستای میمند می‌شود.

کمی نزدیک‌تر به به روستای‌ ‌میمند نیز درختان توت و شاه‌توت به وفور یافت می‌شود، دشت میمند همچنین مملو از جانوران بیابانی همچون مار، سوسمار، جوجه تیغی، لاک‌پشت، خرگوش و ... است به علاوه در کوهستان‌های‌ میمند نیز حیوانات ‌وحشی مختلفی مانند آهو، پلنگ، گرگ، روباه، بزکوهی، کبک و پرندگان شکاری یافت ‌می‌شود.

چند رودخانه فصلی و تعدادی قنات به علاوه چند چشمه در میمند و اطراف آن وجود دارد که موجب رونق کشاورزی در این منطقه شده ‌است.

کشاورزی در میمند مانند سایر آثار طبیعی جلوه ویژه‌ای به این روستا می‌دهد در فصل بهار میمند زیباترین چهره را به خود می‌گیرد، طراوت، شادابی و سرسبزی دشت میمند و آب و هوای مطلوب آن انبوهی از جمعیت شهرها و روستاهای اطراف را به سمت خود کشیده و مردم اوقات فراغت خود را در این روستا و یا در کنار چشمه‌ها، قنات‌ها و رودخانة میمند می‌گذرانند.

مکان های میمند

حمام روستای تاریخی میمند

حمام میمند که مثل خانه‌های آن در دل سنگ کنده شده یکی از عجایب این خانه‌ها است که به صورت حمام‌های سنتی دارای خزانه بوده و طبق روایات مردمان آن جا که به خاطر دارند و شواهد موجود مسائل و نکات بهداشتی در آن رعایت می‌شده‌ است.

ساختمان این حمام بدین طریق است که‌ کوچه‌های آن را به داخل دالانی وصل می‌کند، یعنی اول مانند دیگر حفره‌های آن کوچه کنده شده و این کوچه در انتها به دالانی ختم می‌شود.

پس از دالان یعنی در وسط آن دری است که به رختکن حمام متصل می‌شود، این رختکن دارای حوضی در وسط و سه سکو در اطراف است که درب دیگری آن را به صحن حمام وصل می‌کند.

در پایین صحن خزانه‌ای کنده شده که در سنگ است و منفذی هلالی شکل آن را به صحن وصل می‌کند که برای برداشتن آب بوده و در وسط خزانه گودالی است که جای قرار دادن دیگی برای گرم کردن آب بوده و در پایین و پشت این چاله دالانی است که درب آن به خارج حمام باز می‌شده که آتشخانه و محل برافروختن آتش در زیر حمام قرار داشته است.

برای گرم کردن حمام منفذی بوده که دود در آن می‌پیچیده و آن را گرم می‌کرده که پس از گرم شدن گرفته می‌شده ‌است‌ و اما در طرف راست خزانه حوضی بوده که محل شستن پا و آب کشیدن آن بوده ‌است و در طرف چپ حمام بریدگی کوچکی برای نظافت و دارو کشیدن بوده ‌است.

از نکات عجیب در این حمام آن است که سوراخی در بالای صحن و رختکن می‌باشد که سنگی مرمر بر روی آن گذاشته‌اند که این سنگ به طرز عجیبی نور را در حمام منعکس می‌کند و در واقع منبع نور حمام است.

علاوه بر این دیگر منابع روشنایی حمام عبارت‌اند از‌ روغن گیاهی به نام "کنتون" یا کندهٔ خشک پوسیده‌ای که کمتر دود می‌کند، ریشه گیاهی به نام "جلا" که نوعی خار بوده و از آن کتیرا به عمل می‌آورند و "چراغ‌موشی"‌ که اکنون این حمام برق‌کشی شده ‌است.

مدرسه روستای صخره‌ای میمند

مدرسه قدیم روستا‌ به همان شیوه و طرح واحدهای مسکونی ساخته شده است‌ با این تفاوت که عرض و عمق کیچه و مسیر ورود آن بیشتر از واحدهای مسکونی است.

به طور کلی هرچه از ابتدای کیچه به عمق آن می‌رویم ابعاد کلاس‌ها گسترده تر می‌شود و این به دلیل افزایش ضخامت بوده است، در مجموع این مدرسه دارای پنج فضا به عنوان کلاس و دفتر است.

در جلوه کیچه مدرسه، حیاط بزرگی قرار دارد که به سنگ خشکه چین محصور شده‌ است و درون آن درختی بنام «تایی» وجود دارد.

مسجد روستای صخره‌ای میمند

مسجد میمند مولود تغییراتی است که در یک یا چند واحد مسکونی داده شده است، این مسجد در حدود 120 متر مربع وسعت دارد و شکل آن مدور و نامنظم است، بعد از عبور از راهرویی به پهنای 1.5 متر به صحن مسجد می‌رسیم، سقف مسجد بر روی سه ستون سنگی به ارتفاع دو متر بنا شده است، محراب مسجد در سنگ کنده شده و ارتفاع آن در حدود یک متر است.

حجاران میمندی که آثار و نشانه‌های تیشه آنها بر در و دیوارها و سقف مسجد هنوز به خوبی نمایان است‌ در مسجد طاقچه‌ها، محراب و منبر سنگی ایجاد کرده‌اند، علاوه بر این در طرفین ورودی مسجد در بدنه دیوار طاقچه‌هایی مخصوص قرار دادن کفش ایجاد کرده‌اند.

کف مسجد فاقد سنگفرش و یا هر پوشش ساختمانی بوده و با قالی‌های دستباف میمندی فرش شده، این مسجد هیچ‌گونه منفذی برای نورگیری ندارد و نور آن از طریق در ورودی مسجد تامین می‌شود و بنای این مسجد با توجه به اسناد موجود به سال 1240 هجری قمری بر می‌گردد.

حسینیه

حسینیه میمند در وسط روستا قرار دارد و دارای سه ایوانچه با طاق گهواره‌های است که در انتهای آنها ورودی‌های حسینیه قرار دارند، بنای حسینیه از تجمع چند منزل مسکونی صخره‌های ایجاد شده و تمام اجزای آن از سنگ تراشیده شده‌اند.

فضاهای داخلی حسینیه دارای پلانی نامنظم بوده و 200 متر مربع مساحت دارد که چهار ستون قطور مستطیل شکل ایستایی آن را حفظ می‌کنند و در گذشته یک منبر سنگی چسبیده به زمین و متکی به نخستین ستون کنار ورودی حسینیه وجود داشته است که اخیرا آن را تراشیده و به جای آن منبر چوبی قرار داده‌اند.

حسینیه میمند همچون سایر بناهای صخره‌های فاقد هرگونه تزیین و اندودی است و در آن کتیبه‌ای که اشاره‌ای به تاریخ حسینیه کرده باشد وجود ندارد این در حالی است که بنای حسینیه مدام در حال تغییر بوده و در دوره‌های مختلف فضاهایی به آن اضافه شده تا مساحت داخلی آن جوابگوی ساکنین باشد.

مهمانسرا

مهمانسرا در محیطی به قدمت تاریخ به شیوه کاملاً سنتی و برگرفته از طبیعت و معماری تاریخی روستا برای اقامت گردشگران داخلی و خارجی مهیا است.

سفره سرای سنتی: مبلمان به شیوه کاملاً سنتی و برگرفته از طبیعت و معماری تاریخی روستا ساخته شده و میزهای رستوران از سنگ و پایه چوبی دارد و با غذاهای بومی و سنتی از میهمانان پذیرایی می‌شود در مبحث گردشگری نیز شرکت‌های خصوصی برگزارکننده تورهای کوهنوردی و ... در میمند هستند.

گیاهان دارویی میمند

گیاهان دارویی منطقه میمند

گیاهان همواره در محیط زیست میمند وجود داشته و گیاهان دارویی‌‌ نقش مهمی را ایفا کرده‌اند، آن چه مسلم است، انسان برای رهایی از درد و درمان بیماری‌ها در گذشته و حال بهترین شیوه را‌ استفاده از داروهای گیاهی در نظر داشته‌ و منطقة میمند از این امر مستثنی نیست.